چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که طرف مقابل دیگر به ما علاقهای ندارد؟
در یک رابطه عاشقانه، لحظاتی پیش میآید که احساس ناامنی و تردید وجودمان را فرا میگیرد. این احساس که شاید دیگر برای طرف مقابل به اندازه سابق مهم نیستیم، میتواند بسیار آزاردهنده و نگرانکننده باشد. دلایل متعددی میتوانند پشت این احساس وجود داشته باشند که در ادامه به 18 نکته مهم در این زمینه اشاره میکنیم:
شناخت این عوامل میتواند به ما کمک کند تا بهتر درک کنیم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چگونه میتوانیم برای حل این مشکل اقدام کنیم.
- ✅
کاهش تماس چشمی:
کم شدن تماس چشمی در گفتگوها میتواند نشانهای از عدم صمیمیت یا حواسپرتی باشد. - ✅
تغییر در زبان بدن:
بیحوصلگی، دوری گزیدن و حالتهای دفاعی در زبان بدن میتوانند بیانگر سردی رابطه باشند. - ✅
کاهش گفتگوهای عمیق:
اگر مکالمات شما سطحی شده و دیگر خبری از صحبتهای صمیمانه و عمیق نیست، زنگ خطر به صدا درآمده است. - ✅
عدم تمایل به گذراندن وقت با هم:
بهانهتراشی برای عدم ملاقات یا کم کردن زمانی که با هم سپری میکنید، نشانهای جدی است. - ✅
بیتوجهی به نیازها و خواستهها:
نادیده گرفتن نیازها و خواستههای شما یا عدم تمایل به برآورده کردن آنها، نشاندهنده کاهش اهمیت شما در زندگی طرف مقابل است. - ✅
عدم ابراز محبت:
کم شدن ابراز محبتهای کلامی و غیرکلامی میتواند احساس ناامنی در رابطه ایجاد کند. - ✅
انتقادهای مکرر:
انتقادهای پیدرپی و بیمورد، به جای سازنده بودن، رابطه را تخریب میکنند و احساس دوست داشته نشدن را القا میکنند. - ✅
پنهانکاری و عدم صداقت:
پنهان کردن مسائل مهم یا دروغ گفتن، اعتماد را از بین میبرد و باعث ایجاد شک و تردید میشود. - ✅
مقایسه با دیگران:
مقایسه شما با دیگران، چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، نشان میدهد که طرف مقابل از شما راضی نیست. - ✅
حواسپرتی در زمان حضور با شما:
چک کردن مداوم تلفن همراه یا فکر کردن به مسائل دیگر در زمانی که با هم هستید، نشاندهنده عدم تمرکز بر روی شماست. - ✅
تغییر در اولویتها:
اگر شما دیگر جزو اولویتهای اصلی زندگی طرف مقابل نباشید، احساس میکنید که دیگر به شما علاقهای ندارد. - ✅
عدم حمایت عاطفی:
در مواقع سخت و بحرانی، عدم حمایت عاطفی از شما میتواند بسیار آزاردهنده باشد. - ✅
نداشتن برنامه ریزی برای آینده با هم:
عدم تمایل به برنامهریزی برای آینده مشترک، نشان میدهد که طرف مقابل به آیندهای با شما فکر نمیکند. - ✅
تغییر در لحن صحبت:
لحن سرد و بیروح در صحبت کردن، میتواند نشاندهنده کاهش علاقه باشد. - ✅
عدم به اشتراک گذاشتن احساسات:
اگر طرف مقابل دیگر احساسات خود را با شما در میان نمیگذارد، ممکن است به این دلیل باشد که احساس نزدیکی کمتری با شما دارد. - ✅
برخورد منفعلانه:
عدم مشارکت فعال در رابطه و سپردن همه مسئولیتها به شما، نشاندهنده بیتفاوتی است. - ✅
اختلافات حل نشده:
انباشته شدن اختلافات حل نشده، میتواند منجر به سردی و دوری در رابطه شود. - ✅
فشارها و استرسهای بیرونی:
گاهی اوقات استرسها و فشارهای بیرونی میتوانند باعث شوند که طرف مقابل به طور موقت از شما فاصله بگیرد.
مهمترین نکته این است که با طرف مقابل خود با صداقت و صمیمانه صحبت کنید و سعی کنید علت این تغییرات را درک کنید. گاهی اوقات با صحبت کردن و تلاش مشترک میتوان مشکلات را حل کرد و رابطه را دوباره زنده کرد.
چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم طرف مقابل دیگر علاقهای ندارد؟ 18 نکته
1. کاهش توجه و صمیمیت
یکی از بارزترین نشانهها، کاهش توجهی است که طرف مقابل به شما نشان میدهد.این میتواند شامل کمتر شدن تماسهای تلفنی، پیامها، یا برنامهریزی برای ملاقات باشد.ممکن است دیگر آنقدر که قبلاً به صحبتهای شما گوش نمیدهند، یا به نظر برسد که در مکالمات حضور ذهنی ندارند.کاهش صمیمیت فیزیکی، مانند بغل کردن، بوسیدن، یا حتی گرفتن دستها نیز میتواند نشانهای از کاهش علاقه باشد.به تدریج، این فقدان توجه و صمیمیت میتواند احساس ناامنی و دور شدن را در شما ایجاد کند.به این مساله توجه کنید که دلیل این رفتار میتواند استرس های بیرونی باشد.
باید از این مورد مطمئن شوید.
گاهی اوقات سوء تفاهمات کوچک، صمیمیت را تحت تاثیر قرار می دهند.با گفتگو این مشکل را حل کنید.بی توجهی همیشه به معنای عدم علاقه نیست، ممکن است نیاز به کمی فضا داشته باشند.
2. تغییر در زبان بدن
زبان بدن اغلب ناخودآگاه احساسات واقعی افراد را نشان میدهد.اگر متوجه شدید که شریک زندگیتان کمتر به شما نگاه میکند، از تماس چشمی اجتناب میکند، یا در هنگام صحبت کردن با شما حالت بدنی بسته دارد (مانند دست به سینه نشستن)، ممکن است نشانهای از کاهش علاقه باشد.ممکن است زمانی که در کنار شماست احساس راحتی نکند و ناخودآگاه سعی کند از شما فاصله بگیرد.دقت کنید که این تغییر در زبان بدن به طور ناگهانی رخ نداده باشد و به مرور زمان اتفاق افتاده باشد.به تفسیرهای کلیشه ای بسنده نکنید، زبان بدن در افراد مختلف معانی متفاوتی دارد.
به زمینه کلی رفتارهای او توجه کنید، یک حرکت منفرد به تنهایی نمیتواند نشاندهنده چیز خاصی باشد.
اگر در مورد زبان بدن طرف مقابل مطمئن نیستید، سعی کنید احساسات خود را به او بیان کنید و از او بپرسید که چه احساسی دارد.از برچسب زدن و قضاوت زودهنگام خودداری کنید و به او فرصت دهید تا احساسات خود را بیان کند.
3. انتقاد بیش از حد و جر و بحثهای مکرر
در یک رابطه سالم، انتقاد سازنده وجود دارد، اما انتقاد بیش از حد و مکرر میتواند نشانهای از نارضایتی و کاهش علاقه باشد.اگر شریک زندگیتان دائماً از شما انتقاد میکند، بهانهگیر است، یا به دنبال اشتباهات شما میگردد، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر از رابطه راضی نیست.جر و بحثهای مکرر بر سر مسائل کوچک و بیاهمیت نیز میتواند نشانهای از این باشد که چیزی در رابطه اشتباه است.دلیل انتقاد بیش از حد را بررسی کنید، شاید اوضاع دیگری باعث عصابیت او شده است.
سعی کنید با آرامش با او صحبت کنید و از او بخواهید که به جای انتقاد، نیازهایش را بیان کند.
اگر انتقادها غیرمنطقی و توهینآمیز هستند، حتماً برای خودتان حد و مرز تعیین کنید.به دنبال راه حل مشترک باشید و سعی کنید به جای تمرکز بر اشتباهات، روی نقاط قوت یکدیگر تمرکز کنید.اگر جر و بحثها به طور مداوم تکرار میشوند، شاید نیاز باشد از یک مشاور کمک بگیرید.
4. عدم تمایل به سرمایهگذاری در رابطه
سرمایهگذاری در رابطه شامل وقت گذاشتن، انرژی صرف کردن، و تلاش برای بهبود رابطه است.اگر شریک زندگیتان دیگر تمایلی به این کارها ندارد، ممکن است نشانهای از کاهش علاقه باشد.این میتواند شامل عدم تمایل به برنامهریزی برای آینده، عدم تمایل به حل مشکلات رابطه، یا عدم تمایل به تلاش برای ایجاد صمیمیت بیشتر باشد.
او ممکن است دیگر به نیازهای شما توجهی نکند یا تلاش نکند که شما را خوشحال کند.دلیل عدم سرمایهگذاری را بررسی کنید، شاید او احساس میکند که تلاشهایش بینتیجه است.به او نشان دهید که قدردان تلاشهایش هستید و سعی کنید با هم اهداف مشترکی برای رابطه تعیین کنید.
سرمایهگذاری در رابطه یک خیابان دوطرفه است، شما هم باید در رابطه سرمایهگذاری کنید.
اگر او به هیچ وجه تمایلی به سرمایهگذاری ندارد، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر.گاهی اوقات ترس از تعهد میتواند باعث عدم سرمایهگذاری شود.
5. پنهانکاری و رازهای بیشتر
اگر متوجه شدید که شریک زندگیتان بیشتر از قبل از شما پنهان میکند، در مورد کارهایش دروغ میگوید، یا رازهایی را از شما مخفی میکند، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر به شما اعتماد ندارد یا نمیخواهد شما را در زندگیاش شریک کند.این میتواند شامل پنهان کردن تماسها، پیامها، یا ملاقات با افراد دیگر باشد.پنهانکاری میتواند اعتماد را از بین ببرد و باعث ایجاد شک و تردید در رابطه شود.با او در مورد نگرانیهای خود صحبت کنید و از او بخواهید که صادق باشد.
دلیل پنهانکاری را بررسی کنید، شاید او از واکنش شما میترسد.
اگر او حاضر به صداقت نیست، باید به این فکر کنید که آیا میتوانید به او اعتماد کنید یا خیر.اعتماد پایه و اساس یک رابطه سالم است و بدون آن رابطه محکوم به شکست است.
6. مقایسه کردن شما با دیگران
مقایسه کردن شما با دیگران، مخصوصا به صورت منفی، نشانهای از نارضایتی از شما و رابطه است.اگر شریک زندگیتان دائماً شما را با دوستان، همکاران، یا حتی افراد مشهور مقایسه میکند، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر شما را همانطور که هستید دوست ندارد.این مقایسهها میتوانند عزت نفس شما را پایین بیاورند و باعث احساس بیارزشی در شما شوند.به او بگویید که این مقایسهها شما را ناراحت میکند و از او بخواهید که این کار را متوقف کند.به خودتان یادآوری کنید که شما منحصر به فرد هستید و نیازی به مقایسه خود با دیگران ندارید.
اگر او همچنان به مقایسهها ادامه میدهد، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر.
مقایسه کردن اغلب ناشی از ناامنی و حسادت است.روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و به خودتان یادآوری کنید که چقدر ارزشمند هستید.
7. اولویت دادن به دیگران و فعالیتهای دیگر
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید همدیگر را در اولویت قرار دهند.اگر شریک زندگیتان دائماً دیگران را (مانند دوستان، خانواده، یا همکاران) یا فعالیتهای دیگر (مانند کار، سرگرمی، یا ورزش) را به شما ترجیح میدهد، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر شما برایش مهم نیستید.این میتواند شامل کنسل کردن برنامهها با شما، عدم حضور در رویدادهای مهم زندگی شما، یا صرف وقت بیشتر با دیگران باشد.به او بگویید که احساس میکنید در اولویت نیستید و از او بخواهید که به شما توجه بیشتری نشان دهد.
با هم در مورد اولویتهای خود صحبت کنید و سعی کنید به یک توافق برسید.
اگر او حاضر نیست شما را در اولویت قرار دهد، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر.گاهی اوقات اولویت دادن به دیگران ناشی از مشکلات در تنظیم مرزها است.
8. بیتفاوتی نسبت به احساسات شما
همدلی و توجه به احساسات یکدیگر از ارکان اصلی یک رابطه سالم است.اگر شریک زندگیتان نسبت به احساسات شما بیتفاوت است، به حرفهای شما گوش نمیدهد، یا احساسات شما را بیاهمیت جلوه میدهد، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر به شما اهمیت نمیدهد.
این میتواند شامل عدم توجه به ناراحتی شما، عدم تلاش برای دلداری دادن به شما، یا عدم درک دیدگاه شما باشد.به او بگویید که احساس میکنید نادیده گرفته میشوید و از او بخواهید که با شما همدلی بیشتری داشته باشد.
سعی کنید احساسات خود را به وضوح و با صراحت بیان کنید.
اگر او همچنان به احساسات شما بیتفاوت است، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر.
بیتفاوتی میتواند ناشی از عدم توانایی در درک احساسات دیگران باشد.در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید تلاش کنند تا یکدیگر را درک کنند.
9. از بین رفتن رویاهای مشترک
در یک رابطه جدی، معمولاً رویاها و اهداف مشترکی وجود دارد که هر دو طرف برای تحقق آنها تلاش میکنند.اگر شریک زندگیتان دیگر به این رویاها علاقهای ندارد، یا به نظر میرسد که دیگر شما را در آیندهاش نمیبیند، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر به رابطه متعهد نیست.این میتواند شامل عدم تمایل به صحبت در مورد آینده، عدم برنامهریزی برای آینده با شما، یا عدم حمایت از رویاهای شما باشد.با هم در مورد رویاهایتان صحبت کنید و ببینید که آیا هنوز اهداف مشترکی دارید یا خیر.
اگر رویاهای شما دیگر همسو نیستند، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر.
تغییر رویاها و اهداف در طول زمان طبیعی است، اما باید در مورد این تغییرات با هم صحبت کنید.اگر رویاهای شما کاملاً متفاوت است، ممکن است نیاز باشد مسیرهای جداگانهای را دنبال کنید.همسویی در اهداف و ارزش ها یکی از عوامل مهم در موفقیت یک رابطه است.
10. کاهش تلاش برای ظاهر
تلاش برای ظاهر، مخصوصا در ابتدای رابطه، نشانهای از این است که میخواهید برای طرف مقابل جذاب باشید. اگر شریک زندگیتان دیگر تلاشی برای ظاهر خود نمیکند، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر به جذابیت برای شما اهمیتی نمیدهد.
این میتواند شامل عدم مراقبت از خود، پوشیدن لباسهای نامناسب، یا عدم آرایش باشد. با او در مورد نگرانیهای خود صحبت کنید و ببینید که آیا مشکلی وجود دارد یا خیر. به او یادآوری کنید که او را دوست دارید و برایتان جذاب است. مهمتر از ظاهر، اعتماد به نفس و احساس خوب داشتن نسبت به خود است. تغییرات در ظاهر همیشه به معنای کاهش علاقه نیست، گاهی اوقات فقط نشانهای از تغییر سبک زندگی است.
11. عدم تمایل به گفتگوهای عمیق
در یک رابطه صمیمی، گفتگوهای عمیق و معنادار بخش مهمی از ارتباط است.اگر شریک زندگیتان دیگر تمایلی به این نوع گفتگوها ندارد، یا به نظر میرسد که از صحبت کردن با شما در مورد مسائل مهم اجتناب میکند، ممکن است نشانهای از این باشد که دیگر به شما اعتماد ندارد یا نمیخواهد با شما در مورد احساساتش صحبت کند.این میتواند شامل اجتناب از صحبت در مورد مشکلات رابطه، عدم تمایل به به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات شخصی، یا محدود کردن گفتگوها به موضوعات سطحی باشد.به او بگویید که برای گفتگوهای عمیق ارزش قائل هستید و از او بخواهید که با شما در مورد احساساتش صحبت کند.
فضایی امن و بدون قضاوت برای او ایجاد کنید تا بتواند به راحتی با شما صحبت کند.
اگر او همچنان از گفتگوهای عمیق اجتناب میکند، باید به این فکر کنید که آیا میتوانید با این موضوع کنار بیایید یا خیر.عدم تمایل به گفتگوهای عمیق میتواند ناشی از ترس از آسیبپذیری باشد.
12. بحث و جدلهای غیرمنطقی و بیپایان
اگر بحثها و جدلها در رابطهتان به صورت غیرمنطقی و بیپایان در میآیند و به هیچ نتیجهای نمیرسند، این میتواند نشانهای از وجود مشکلات اساسی در رابطه باشد.وقتی طرفین به جای حل مسئله، به دنبال مقصر میگردند یا به صورت مداوم یک موضوع را تکرار میکنند، این میتواند نشاندهنده کاهش علاقه و تمایل به بهبود رابطه باشد.این بحثها میتوانند فرسایشی باشند و انرژی زیادی از هر دو طرف بگیرند.سعی کنید دلیل اصلی بحثها را پیدا کنید و به جای تمرکز بر جزئیات، روی حل مشکل اساسی تمرکز کنید.
از تکنیکهای مدیریت خشم استفاده کنید و سعی کنید در هنگام بحث، آرامش خود را حفظ کنید.
اگر نمیتوانید به تنهایی بحثها را مدیریت کنید، از یک مشاور کمک بگیرید.بحثهای غیرمنطقی میتوانند ناشی از سوءتفاهمها و عدم درک یکدیگر باشند.
13. بهرهگیری از لحن تحقیرآمیز
بهرهگیری از لحن تحقیرآمیز، تمسخر کردن، یا کوچک شمردن شما و نظراتتان، نشانهای بسیار جدی از کاهش احترام و علاقه است. این نوع رفتارها نه تنها عزت نفس شما را خدشهدار میکنند، بلکه میتوانند به رابطه آسیب جدی وارد کنند. هیچکس نباید در یک رابطه احساس تحقیر شدن کند. به او بگویید که این نوع رفتارها برای شما قابل قبول نیستند و از او بخواهید که با شما با احترام رفتار کند. اگر او حاضر به تغییر رفتار خود نیست، باید به فکر ترک رابطه باشید. تحقیر کردن نشانه عدم امنیت و تلاش برای کنترل است. در یک رابطه سالم، احترام متقابل یک اصل اساسی است. به خودتان یادآوری کنید که شایسته احترام و محبت هستید.
14. کاهش یا حذف تماسهای فیزیکی
تماس فیزیکی، مانند در آغوش گرفتن، بوسیدن، دست گرفتن و غیره، یکی از راههای ابراز محبت و نزدیکی در یک رابطه است.اگر شریک زندگیتان به طور قابل توجهی تماسهای فیزیکی را کاهش داده یا به طور کلی حذف کرده است، این میتواند نشانهای از کاهش علاقه و دوری عاطفی باشد.توجه کنید که این مورد ممکن است به دلایل دیگری مانند استرس، خستگی یا مشکلات جسمی نیز رخ دهد.با او در مورد نگرانیهای خود صحبت کنید و ببینید که آیا مشکلی وجود دارد یا خیر.سعی کنید خودتان تماس فیزیکی را آغاز کنید و ببینید که واکنش او چگونه است.
اگر او از تماس فیزیکی اجتناب میکند، باید به دنبال دلیل آن باشید.
فقدان تماس فیزیکی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد فاصله عاطفی بیشتر شود.در یک رابطه سالم، تماس فیزیکی یک راه طبیعی برای ابراز عشق و محبت است.
15. کمتر شدن تلاش برای حل مشکلات رابطه
وقتی در یک رابطه مشکلی پیش میآید، هر دو طرف باید برای حل آن تلاش کنند. اگر شریک زندگیتان دیگر تمایلی به حل مشکلات رابطه ندارد، یا به نظر میرسد که از تلاش کردن خسته شده است، این میتواند نشانهای از کاهش تعهد و علاقه باشد. این میتواند شامل اجتناب از گفتگو در مورد مشکلات، عدم تمایل به سازش، یا عدم تلاش برای یافتن راه حلهای مشترک باشد. به او بگویید که برای حل مشکلات رابطه ارزش قائل هستید و از او بخواهید که با شما همکاری کند. سعی کنید با هم به دنبال راه حلهای خلاقانه باشید. اگر نمیتوانید به تنهایی مشکلات را حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید. نادیده گرفتن مشکلات به مرور زمان باعث بزرگتر شدن آنها میشود. در یک رابطه سالم، حل مشکلات یک فرایند مشارکتی است.
16. تمرکز بیش از حد بر روی خود
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید به نیازهای یکدیگر توجه کنند.اگر شریک زندگیتان به طور فزایندهای بر روی خود و نیازهایش تمرکز میکند و به نیازهای شما توجهی نمیکند، این میتواند نشانهای از خودخواهی و کاهش علاقه باشد.این میتواند شامل عدم توجه به خواستههای شما، عدم حمایت از شما در مواقع سختی، یا عدم تلاش برای خوشحال کردن شما باشد.به او بگویید که احساس میکنید نادیده گرفته میشوید و از او بخواهید که به شما توجه بیشتری نشان دهد.سعی کنید با هم در مورد تعادل بین نیازهای فردی و نیازهای رابطه صحبت کنید.
اگر او همچنان بر روی خود تمرکز میکند، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر.
خودخواهی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد نارضایتی و رنجش شود.در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید به فکر منافع یکدیگر باشند.
17. به تعویق انداختن صحبت در مورد آینده
وقتی یکی از طرفین در رابطه مدام صحبت در مورد آینده را به تعویق می اندازد، ممکن است نشانهای از تردید در مورد ادامه رابطه باشد.اجتناب از برنامهریزی برای تعطیلات، خرید خانه، یا تصمیمگیریهای مهم مشترک میتواند نشاندهنده عدم تعهد و اطمینان به آینده با شما باشد.این تعلل میتواند شما را در بلاتکلیفی قرار دهد و احساس ناامنی را در شما تقویت کند.با او به صورت صریح در مورد نگرانیهای خود صحبت کنید و علت تعویق انداختن صحبت در مورد آینده را جویا شوید.اگر او همچنان از صحبت کردن در مورد آینده اجتناب میکند، این میتواند یک زنگ خطر جدی باشد.
در یک رابطه سالم، برنامهریزی برای آینده نشاندهنده تعهد و امید به ادامه رابطه است.
ترس از تعهد میتواند یکی از دلایل اصلی اجتناب از صحبت در مورد آینده باشد.به خودتان و نیازهایتان احترام بگذارید و برای ادامه رابطه تصمیمی بگیرید که به نفع شما باشد.
18. گوش ندادن فعال
گوش دادن فعال به این معنی است که نه تنها به حرفهای طرف مقابل گوش میدهید، بلکه سعی میکنید احساسات و دیدگاه او را نیز درک کنید.اگر شریک زندگیتان دیگر به حرفهای شما به طور فعال گوش نمیدهد، این میتواند نشانهای از کاهش علاقه و عدم تمایل به درک شما باشد.این میتواند شامل قطع کردن صحبت شما، عدم توجه به زبان بدن شما، یا ارائه پاسخهای سطحی و غیرمرتبط باشد.به او بگویید که برای گوش دادن فعال ارزش قائل هستید و از او بخواهید که به شما توجه بیشتری نشان دهد.
سعی کنید در هنگام صحبت کردن با او، تماس چشمی برقرار کنید و از زبان بدن مناسب استفاده کنید.
اگر او همچنان به حرفهای شما به طور فعال گوش نمیدهد، باید به این فکر کنید که آیا میتوانید با این موضوع کنار بیایید یا خیر.گوش ندادن فعال میتواند باعث ایجاد سوء تفاهم و فاصله عاطفی شود.در یک رابطه سالم، گوش دادن فعال یک راه برای نشان دادن احترام و اهمیت دادن به طرف مقابل است.







من واقعا از خواندن این مطلب لذت بردم. اینجور تحلیل های دقیق و کاربردی درباره روابط عاطفی کم پیدا می شود. چند وقت پیش خودم دقیقا با همین مشکل کاهش توجه طرف مقابل مواجه شدم و حس می کردم دارم کم کم از اولویت هایش خارج می شوم. اما با رعایت بعضی از همین نکتها، توانستم دوباره ارتباط موثری با همدیگر برقرار کنیم.
یکی از بخش هایی که خیلی توجهم رو جلب کرد، تغییر زبان بدن بود. من قبلا متوجه نشده بودم که چقدر حالت های فیزیکی می تواند روی کیفیت رابطه تاثیر بگذارد. خودم تجربه کردم که وقتی با بی حوصلگی گوش می دهی، طرف مقابل واقعا حس می کند که بهش اهمیت نمی دی. این مقاله واقعا بینش خوبی در این زمینه ایجاد می کند.
حرف های مهمی درباره پنهان کاری و کاهش گفتگوهای عمیق هم زده شد. این بخش یادم انداخت که یک دوره ای چقدر همسرم کمتر درباره احساساتش حرف می زد و من هم خیلی پیگیر نبودم. بعدها فهمیدیم که همین مسئله باعث شده بود کم کم از هم فاصله بگیریم. کاش این مطلب رو چند ماه پیش دیده بودم، شاید خیلی چیزها زودتر درست می شد.
راستش این مقاله انقدر کامل بود که بعدش سری به بقیه مطالب سایت زدم و مطالب جالب دیگه ای هم دیدم. خیلی ها درگیر این چالش های ارتباطی هستند و تجربه های متفاوتی دارند. شاید خواننده های دیگه هم در این مورد حرف هایی داشته باشند که شنیدنش برای بقیه مفید باشد.
خیلی ممنون از مطلب خوبت. من خودم یه مدت تو رابطم حس میکردم طرفم بیحال شده و دیگه مثل قبل حواسش به من نیست، مخصوصا وقتی میدیدم مدام سرش تو موبایله و دیگه آن گیرایی قبل رو نداره. واقعا سخت بود. دوست دارم یه مطلب هم در مورد راهکارهای عملی برای برگردوندن صمیمیت در رابطه بخونم. اگه کس دیگهای هم تجربه مشابهی داره خوشحال میشم تو کامنتها بشنوم چطور این موقعیت رو مدیریت کردن 🫶💔