چرا احساسات در روابط درازمدت ممکن است سرد شوند؟ 20 نکته مهم
آیا تا به حال احساس کردهاید که شعلههای عشق اولیه در رابطهتان کمسو شدهاند؟ این یک تجربهی رایج در روابط درازمدت است. در اینجا 20 دلیل احتمالی برای این سردی احساسات را بررسی میکنیم:
- ✅
یکنواختی و روزمرگی:
وقتی همه چیز تکراری میشود، هیجان از بین میرود. - ✅
کاهش ارتباط کلامی:
صحبت نکردن در مورد احساسات و نیازها، فاصلهها را بیشتر میکند. - ✅
مشغلههای زندگی:
کار، خانواده و سایر تعهدات میتوانند زمان و انرژی شما را بگیرند. - ✅
استرس و اضطراب:
فشارهای روانی میتوانند بر احساسات و رفتار شما تاثیر بگذارند. - ✅
مشکلات مالی:
مسائل مالی میتوانند منبع تنش و اختلاف باشند. - ✅
دخالت خانواده و دوستان:
دخالت دیگران میتواند باعث ایجاد تنش در رابطه شود. - ✅
اعتیاد:
اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا رفتارهای مخرب. - ✅
خیانت:
خیانت عاطفی یا فیزیکی میتواند اعتماد را از بین ببرد. - ✅
بیماری:
بیماری جسمی یا روانی میتواند بر احساسات و پویایی رابطه تاثیر بگذارد. - ✅
کاهش اعتماد به نفس:
احساس ناامنی و عدم جذابیت. - ✅
فقدان حمایت عاطفی:
عدم توانایی در حمایت و همدلی با شریک زندگی.



چرا احساسات در روابط درازمدت ممکن است سرد شوند؟
1. روزمرگی و تکرار
یکی از بزرگترین قاتلان احساسات در یک رابطه طولانی مدت، افتادن در دام روزمرگی و تکرار است. وقتی هر روز مثل روز قبل باشد، هیجان و تازگی از بین میرود.
کارهای روتین، اگرچه ضروری هستند، اما میتوانند حس ماجراجویی و کنجکاوی را که در ابتدای رابطه وجود داشت، خفه کنند.
تصور کنید هر روز یک غذای یکسان بخورید. هر چقدر هم که آن غذا را دوست داشته باشید، بالاخره از آن خسته میشوید.
همین موضوع در مورد روابط هم صادق است. وقتی فعالیتها، گفتگوها و حتی ابراز علاقهها تکراری شوند، احساسات رو به سردی میروند.
برای مقابله با این مسئله، سعی کنید تنوع را به زندگی خود وارد کنید. فعالیتهای جدید را امتحان کنید، به سفرهای کوتاه بروید و از روال همیشگی فاصله بگیرید.
حتی تغییرات کوچک هم میتوانند موثر باشند. یک شب به جای تماشای تلویزیون، با هم کتاب بخوانید یا یک بازی دونفره انجام دهید.
مهم این است که از منطقه امن خود خارج شوید و چیزهای جدیدی را با هم تجربه کنید.
2. کمبود ارتباط موثر
ارتباط موثر، قلب تپنده هر رابطهای است. وقتی این ارتباط قطع شود یا به درستی کار نکند، احساسات به تدریج پژمرده میشوند.
ارتباط موثر فقط به معنای صحبت کردن نیست، بلکه به معنای گوش دادن فعال، درک متقابل و همدلی با طرف مقابل است.

وقتی یکی از طرفین احساس کند که شنیده نمیشود، درک نمیشود یا حرفهایش اهمیت ندارد، به مرور زمان از بیان احساسات خود دست میکشد.
این سکوت میتواند به یک سد بزرگ بین دو نفر تبدیل شود و فاصله عاطفی را افزایش دهد.
برای بهبود ارتباط موثر، سعی کنید به حرفهای طرف مقابل با دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.
از قضاوت کردن و انتقاد کردن بپرهیزید و سعی کنید به جای آن، با همدلی و مهربانی پاسخ دهید.
3. بیتوجهی به نیازهای عاطفی
هر فردی نیازهای عاطفی خاص خود را دارد. وقتی این نیازها نادیده گرفته شوند، احساسات رو به سردی میروند.
برخی افراد نیاز دارند که به طور مداوم مورد تایید و تحسین قرار بگیرند، در حالی که برخی دیگر بیشتر به حمایت و درک نیاز دارند.
شناخت نیازهای عاطفی شریک زندگی و تلاش برای برآورده کردن آنها، یکی از مهمترین وظایف هر فرد در یک رابطه است.
وقتی یکی از طرفین احساس کند که نیازهایش برآورده نمیشود، احساس تنهایی، ناامیدی و بیارزشی میکند.
این احساسات منفی میتوانند به مرور زمان باعث از بین رفتن عشق و علاقه شوند.
برای جلوگیری از این اتفاق، سعی کنید با شریک زندگی خود در مورد نیازهای عاطفیتان صحبت کنید و از او بخواهید که آنها را برآورده کند.
به همین ترتیب، شما هم باید تلاش کنید تا نیازهای عاطفی او را درک کنید و به آنها پاسخ دهید.
4. افزایش استرس و فشار زندگی
استرس و فشار زندگی میتواند تاثیر بسیار زیادی بر روی روابط داشته باشد. وقتی افراد تحت فشار هستند، حوصله و انرژی کمتری برای رسیدگی به روابط خود دارند.
فشار مالی، مشکلات کاری، بیماری و سایر عوامل استرسزا میتوانند باعث شوند که افراد عصبی، بدخلق و بیحوصله شوند.
این رفتارها میتوانند باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه شوند و احساسات را رو به سردی ببرند.
برای مقابله با این مسئله، سعی کنید راههایی برای مدیریت استرس و فشار زندگی پیدا کنید. ورزش، مدیتیشن، یوگا و سایر فعالیتهای آرامشبخش میتوانند مفید باشند.
در ضمن، باید با شریک زندگی خود در مورد استرسهایتان صحبت کنید و از او حمایت بخواهید.
با همکاری یکدیگر میتوانید از پس هر چالشی برآیید و رابطه خود را قویتر کنید.
5. عدم قدردانی از یکدیگر
قدردانی، یکی از مهمترین عوامل حفظ و تقویت احساسات در یک رابطه است. وقتی افراد از یکدیگر قدردانی نمیکنند، احساس میکنند که تلاشهایشان نادیده گرفته میشود.
تشکر کردن از کارهای کوچک و بزرگ، ابراز قدردانی از حضور شریک زندگی در زندگیتان و نشان دادن اینکه او را ارزشمند میدانید، میتواند تاثیر بسیار زیادی بر روی احساسات داشته باشد.
وقتی افراد احساس کنند که مورد قدردانی قرار میگیرند، انگیزه بیشتری برای تلاش کردن و بهتر بودن دارند.
برای اینکه قدردانی خود را نشان دهید، میتوانید از کلمات محبتآمیز استفاده کنید، هدایای کوچک بدهید یا کارهایی انجام دهید که نشان دهید به او اهمیت میدهید.
با قدردانی از شریک زندگی خود، رابطه خود را قویتر و پایدارتر خواهید کرد.
حتی گفتن یک “متشکرم” ساده میتواند دنیایی از تفاوت ایجاد کند.
6. مقایسه رابطه با دیگران
مقایسه کردن رابطه خود با روابط دیگران، یکی از بدترین کارهایی است که میتوانید انجام دهید. هر رابطهای منحصر به فرد است و شرایط خاص خود را دارد.
دیدن عکسهای عاشقانه دیگران در شبکههای اجتماعی یا شنیدن داستانهای رمانتیک دوستان میتواند باعث شود که احساس کنید رابطه شما به اندازه کافی خوب نیست.
این احساسات منفی میتوانند باعث ایجاد حسادت، ناامیدی و نارضایتی در رابطه شوند.
به جای اینکه به دنبال یک رابطه بینقص باشید، تلاش کنید تا رابطه خود را به بهترین شکل ممکن بسازید.
با قدردانی از داشتههایتان و تلاش برای بهبود رابطه، میتوانید احساسات را زنده نگه دارید و از یک رابطه سالم و شاد لذت ببرید.
هیچ کس نمیداند پشت پرده زندگی دیگران چیست، پس بهتر است به زندگی خودتان بپردازید.
7. عدم اختصاص زمان کافی به یکدیگر
در دنیای پرمشغله امروز، اختصاص دادن زمان کافی به یکدیگر میتواند چالشبرانگیز باشد. اما این کار برای حفظ و تقویت احساسات در یک رابطه ضروری است.
وقتی افراد زمان کافی را با هم نمیگذرانند، فرصتی برای ارتباط عمیق، گفتگو و انجام فعالیتهای مشترک ندارند.
این کمبود ارتباط میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی شود و احساسات را رو به سردی ببرد.
برای حل این مشکل، سعی کنید زمان مشخصی را در طول هفته به یکدیگر اختصاص دهید. این زمان میتواند برای یک شام رمانتیک، یک پیادهروی در پارک یا هر فعالیت دیگری باشد که هر دو از آن لذت میبرید.
مهم این است که در این زمان، تمام توجه خود را به شریک زندگیتان معطوف کنید و از حواسپرتیهای دیگر دوری کنید.
حتی چند ساعت وقت با کیفیت در هفته میتواند تاثیر بسیار زیادی بر روی احساسات داشته باشد.
8. بیتوجهی به ظاهر و آراستگی
در ابتدای یک رابطه، افراد معمولا تلاش زیادی برای آراستگی ظاهر خود میکنند تا برای طرف مقابل جذاب باشند. اما با گذشت زمان، این تلاشها ممکن است کاهش یابد.
بیتوجهی به ظاهر و آراستگی میتواند تاثیر منفی بر روی احساسات داشته باشد. وقتی افراد احساس کنند که شریک زندگیشان دیگر به ظاهر خود اهمیت نمیدهد، ممکن است احساس کنند که دیگر برای او جذاب نیستند.
این احساسات میتوانند باعث ایجاد نارضایتی و کاهش اعتماد به نفس شوند.
برای جلوگیری از این اتفاق، سعی کنید به ظاهر و آراستگی خود اهمیت دهید. لباسهای مرتب و تمیز بپوشید، به بهداشت فردی خود رسیدگی کنید و سعی کنید برای شریک زندگیتان جذاب بمانید.
این کار نه تنها باعث افزایش جذابیت شما میشود، بلکه نشان میدهد که به او اهمیت میدهید و میخواهید برایش بهترین باشید.
لازم نیست همیشه گرانترین لباسها را بپوشید، مهم این است که به خودتان برسید و احساس خوبی داشته باشید.
یک تغییر کوچک در ظاهر میتواند تاثیر بزرگی بر روی احساسات داشته باشد.
9. عدم حل مسائل و مشکلات
هر رابطهای با چالشها و مشکلاتی روبرو میشود. نحوه برخورد با این مشکلات میتواند تاثیر زیادی بر روی احساسات داشته باشد.
نادیده گرفتن مشکلات، اجتناب از گفتگو در مورد آنها و یا سرکوب کردن احساسات، میتواند باعث شود که مشکلات کوچک به مشکلات بزرگ تبدیل شوند.
این مشکلات حل نشده میتوانند به مرور زمان باعث ایجاد تنش، نارضایتی و کاهش احساسات شوند.
برای حل این مشکل، سعی کنید با شریک زندگی خود در مورد مشکلات و نگرانیهایتان صحبت کنید. به حرفهای او با دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.
مشورت با یک مشاور خانواده میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد.
مهم این است که بدانید حل مشکلات به معنای پایان رابطه نیست، بلکه فرصتی برای رشد و تقویت آن است.
10. خیانت (عاطفی یا فیزیکی)
خیانت، چه عاطفی و چه فیزیکی، یکی از بزرگترین آسیبها به یک رابطه است. خیانت میتواند باعث از بین رفتن اعتماد، احترام و عشق بین دو نفر شود.
وقتی یکی از طرفین به دیگری خیانت میکند، احساسات طرف مقابل به شدت جریحهدار میشود و ممکن است ترمیم این آسیب بسیار دشوار باشد.
خیانت میتواند باعث ایجاد خشم، نفرت، ناامیدی و افسردگی در طرف مقابل شود.
برای جلوگیری از خیانت، باید در رابطه خود صادق و وفادار باشید. نیازهای عاطفی و جنسی خود را با شریک زندگیتان در میان بگذارید و از هرگونه رفتاری که میتواند به رابطه شما آسیب برساند، دوری کنید.
در صورت وقوع خیانت، تصمیمگیری در مورد ادامه رابطه بسیار دشوار است. برخی از روابط پس از خیانت ترمیم میشوند، در حالی که برخی دیگر به پایان میرسند.
تصمیمگیری در این مورد بستگی به شرایط خاص هر رابطه و میزان تمایل طرفین به ترمیم رابطه دارد.
پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. با ایجاد یک رابطه سالم و قوی، میتوانید از وقوع خیانت جلوگیری کنید.
11. انتظارات غیر واقعی
داشتن انتظارات غیر واقعی از یک رابطه و شریک زندگی میتواند منجر به ناامیدی و نارضایتی شود. هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطهای بدون نقص نیست.
وقتی انتظارات ما از واقعیت فاصله زیادی داشته باشند، احساس میکنیم که رابطه ما به اندازه کافی خوب نیست و شریک زندگیمان نمیتواند ما را خوشحال کند.
این احساسات منفی میتوانند باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه شوند.
به جای تمرکز بر روی کمبودها و نواقص، بر روی نقاط قوت و زیباییهای رابطه خود تمرکز کنید.
با قدردانی از داشتههایتان و تلاش برای بهبود رابطه، میتوانید از یک رابطه سالم و شاد لذت ببرید.
واقعبین باشید و بدانید که رسیدن به یک رابطه کاملا مطلوب نیازمند تلاش مداوم است.
12. حسادت و مالکیت بیش از حد
حسادت و مالکیت، احساساتی طبیعی هستند، اما وقتی از حد اعتدال خارج شوند، میتوانند به رابطه آسیب برسانند. حسادت و مالکیت بیش از حد نشاندهنده عدم اعتماد و احساس ناامنی در رابطه است.
این احساسات میتوانند باعث ایجاد کنترل، محدودیت و فشار بر روی طرف مقابل شوند. وقتی افراد احساس کنند که تحت کنترل و نظارت هستند، ممکن است احساس خفگی و نارضایتی کنند.
این احساسات منفی میتوانند به مرور زمان باعث از بین رفتن عشق و علاقه شوند.
برای مقابله با حسادت و مالکیت، سعی کنید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و به شریک زندگیتان اعتماد کنید. با یکدیگر در مورد نگرانیها و ترسهایتان صحبت کنید و سعی کنید با همکاری یکدیگر، این احساسات را کنترل کنید.
اگر حسادت و مالکیت بیش از حد باعث ایجاد مشکلات جدی در رابطه شما شده است، مشورت با یک مشاور میتواند مفید باشد.
کنترلگری به مرور زمان باعث فرار طرف مقابل میشود.
13. دخالت دیگران (خانواده، دوستان)
دخالت دیگران، مخصوصا خانواده و دوستان، میتواند تاثیر منفی بر روی رابطه داشته باشد. هر رابطهای حریم خصوصی خود را دارد و دخالت افراد دیگر میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری شود.
وقتی افراد دیگر در مسائل و مشکلات رابطه شما دخالت میکنند، ممکن است باعث شوند که شما احساس کنید که کنترل رابطه خود را از دست دادهاید.
این احساسات میتوانند باعث ایجاد نارضایتی و کاهش اعتماد به نفس شوند.
برای جلوگیری از این اتفاق، سعی کنید حریم خصوصی رابطه خود را حفظ کنید و به دیگران اجازه ندهید در مسائل شما دخالت کنند. با شریک زندگیتان در مورد این موضوع صحبت کنید و به توافق برسید که چگونه با دخالت دیگران برخورد کنید.
البته مشورت گرفتن با افراد مورد اعتماد اشکالی ندارد، اما تصمیم نهایی باید با شما و شریک زندگیتان باشد.
قاطعیت در برابر دخالتهای نابهجا، کلید حفظ استقلال رابطه است.
14. عدم وجود اهداف مشترک
داشتن اهداف مشترک، یکی از عوامل مهم در پایداری یک رابطه است. وقتی افراد اهداف مشترکی داشته باشند، انگیزه بیشتری برای تلاش کردن و با هم بودن دارند.
اهداف مشترک میتوانند شامل برنامههای سفر، خرید خانه، تربیت فرزندان و یا هر هدف دیگری باشند که هر دو طرف به آن علاقه دارند.
وقتی افراد اهداف مشترکی نداشته باشند، ممکن است احساس کنند که در مسیرهای جداگانهای حرکت میکنند و رابطه آنها به مرور زمان کمرنگ میشود.
برای حل این مشکل، سعی کنید با شریک زندگیتان در مورد اهدافتان صحبت کنید و ببینید آیا اهداف مشترکی دارید یا نه. در صورت عدم وجود اهداف مشترک، تلاش کنید تا اهدافی را پیدا کنید که هر دو طرف به آنها علاقه داشته باشند.
با همکاری یکدیگر، برنامهریزی کنید تا به این اهداف برسید و از این طریق رابطه خود را قویتر کنید.
داشتن یک چشمانداز مشترک، به رابطه معنا میبخشد.
حتی یک هدف کوچک مشترک میتواند به زندگی مشترک جهت دهد.
15. مشکلات جنسی
رابطه جنسی، بخش مهمی از یک رابطه عاشقانه است. مشکلات جنسی میتوانند تاثیر منفی بر روی احساسات داشته باشند و باعث ایجاد نارضایتی و تنش در رابطه شوند.
مشکلات جنسی میتوانند دلایل مختلفی داشته باشند، از جمله مشکلات جسمی، مشکلات روانی، استرس و یا عدم تطابق جنسی.
برای حل مشکلات جنسی، باید با شریک زندگیتان در مورد این مشکلات صحبت کنید و با همکاری یکدیگر، به دنبال راهحل باشید. مراجعه به یک متخصص رابطه زناشوییتراپی میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد.
با تمرکز بر روی این جنبهها، میتوانید رابطه جنسی خود را بهبود بخشید و احساسات را زنده نگه دارید.
صداقت و صمیمیت در مورد نیازهای جنسی، کلید حل مشکلات است.
رابطه جنسی سالم، یکی از ارکان اصلی یک رابطه عاشقانه است.
16. تغییرات در شخصیت و ارزشها
با گذشت زمان، افراد تغییر میکنند. تغییرات در شخصیت و ارزشها، امری طبیعی است و میتواند تاثیر زیادی بر روی رابطه داشته باشد.
وقتی افراد تغییر میکنند، ممکن است دیگر با یکدیگر سازگار نباشند و علایق و ارزشهای متفاوتی داشته باشند.
این تغییرات میتوانند باعث ایجاد فاصله عاطفی و کاهش احساسات شوند.
برای مقابله با این مسئله، باید با شریک زندگیتان در مورد تغییرات خود صحبت کنید و سعی کنید یکدیگر را درک کنید. انعطافپذیر باشید و تلاش کنید تا با تغییرات جدید سازگار شوید.
رشد فردی در کنار رشد رابطه، کلید موفقیت است.
تغییرات را به عنوان فرصتی برای شناخت بهتر یکدیگر ببینید.
17. فراموش کردن مناسبتها و تاریخهای مهم
فراموش کردن مناسبتها و تاریخهای مهم، مانند سالگرد ازدواج، تولد و یا سایر تاریخهای خاص، میتواند تاثیر منفی بر روی احساسات داشته باشد. این فراموشی نشان میدهد که شما به شریک زندگیتان اهمیت نمیدهید و به او توجه نمیکنید.
این احساسات میتوانند باعث ایجاد نارضایتی و کاهش اعتماد به نفس شوند.
برای جلوگیری از این اتفاق، سعی کنید مناسبتها و تاریخهای مهم را در تقویم خود یادداشت کنید و برای آنها برنامهریزی کنید. حتی یک حرکت کوچک و ساده میتواند نشان دهد که به شریک زندگیتان اهمیت میدهید.
یک شاخه گل یا یک یادداشت عاشقانه میتواند معجزه کند.
مناسبتها، فرصتی برای تجدید عهد و ابراز عشق هستند.
18. بیاحترامی و توهین
بیاحترامی و توهین، یکی از مخربترین رفتارها در یک رابطه است. بیاحترامی میتواند شامل تحقیر، مسخره کردن، تمسخر، بهرهگیری از کلمات زشت و یا هرگونه رفتاری باشد که باعث آسیب رساندن به عزت نفس و احساسات طرف مقابل شود.
وقتی افراد مورد بیاحترامی قرار میگیرند، احساس تنهایی، ناامیدی و بیارزشی میکنند. این احساسات منفی میتوانند به مرور زمان باعث از بین رفتن عشق و علاقه شوند.
در یک رابطه سالم، احترام متقابل، یکی از مهمترین اصول است. برای حفظ یک رابطه سالم، از هرگونه بیاحترامی و توهین دوری کنید و همیشه با احترام و ادب با شریک زندگیتان رفتار کنید.
اگر در رابطه خود با بیاحترامی و توهین روبرو هستید، باید به دنبال کمک باشید. مشورت با یک مشاور میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد.
هیچگاه اجازه ندهید کسی به شما بیاحترامی کند.
احترام، پایه و اساس هر رابطه موفقی است.
19. عدم حمایت از یکدیگر در شرایط سخت
حمایت از یکدیگر در شرایط سخت، یکی از مهمترین وظایف هر فرد در یک رابطه است. وقتی افراد در شرایط سخت قرار میگیرند، نیاز به حمایت، همدلی و درک دارند.
وقتی افراد احساس کنند که شریک زندگیشان از آنها حمایت نمیکند، احساس تنهایی، ناامیدی و بیارزشی میکنند. این احساسات منفی میتوانند باعث ایجاد فاصله عاطفی و کاهش احساسات شوند.
برای حمایت از شریک زندگیتان در شرایط سخت، به حرفهای او با دقت گوش دهید، به او همدلی نشان دهید و سعی کنید به او کمک کنید تا از مشکلات خود عبور کند.
در سختیها، همدلی و حمایت، رابطه را قویتر میکند.
حضور شما، میتواند تکیهگاه امنی برای شریک زندگیتان باشد.
20. فقدان قدردانی از تلاشهای یکدیگر برای بهبود رابطه
وقتی هر دو طرف در یک رابطه تلاش میکنند تا آن را بهبود بخشند، قدردانی از این تلاشها بسیار مهم است. عدم قدردانی از این تلاشها میتواند باعث دلسردی و ناامیدی شود.
اگر شریک زندگیتان تلاش میکند تا مشکلات رابطه را حل کند، نیازهای شما را برآورده کند و یا به شما محبت کند، حتماً از او قدردانی کنید. قدردانی شما میتواند به او انگیزه دهد تا به تلاش خود ادامه دهد و رابطه را قویتر کند.
با قدردانی از تلاشهای شریک زندگی خود، رابطه خود را قویتر و پایدارتر خواهید کرد.
حتی یک “متشکرم” ساده میتواند دنیایی از تفاوت ایجاد کند.
قدردانی، سوخت انگیزه برای تداوم تلاشهاست.







روزمرگی و کم رنگ شدن احساسات در روابط، یکی از آن چیزهایی است که خیلی از ما تجربه اش کرده ایم. یادم می آید چند سال پیش رابطه ما هم دقیقا در همین دام افتاده بود. شنبه تا چهارشنبه همه چیز مثل همیشه بود و آخر هفته ها هم می شد گفت تبدیل به یک ریتم کسل کننده شده بود. یک روز تصمیم گرفتیم این چرخه را بشکنیم و یه مسافرت بدون برنامه ریزی رفتیم. نمی دانم چطور اما همان سه روز، حسابی جو را عوض کرد.
مسئله دیگری که به نظرم خیلی مهم میاد، دخالت خانواده هاست. بارها دیده ام زوج هایی که رابطه شان در اثر حرف های اطرافیان خراب شده. خود ما هم مدتی تحت تاثیر نظرات دیگران بودیم تا این که فهمیدیم باید برای حریم خصوصی مان یک دیوار نامرئی بکشیم. با گذشت زمان یاد گرفتیم که به جای گوش کردن به حرف های دیگران، بیشتر به صدای همدیگر گوش بدیم.
کمبود ارتباط کلامی هم چیزی است که ممکن است به آرامی رابطه را سرد کند. جالب اینجاست که همسر من و من، اولین بار که اختلاف نظر پیدا کردیم، سه روز با هم حرف نزدیم! بعد فهمیدیم نگفتن حرف ها فقط مشکل را بزرگ تر می کنه. حالا اگر اختلافی پیش بیاد، سعی می کنیم روزش حلش کنیم، نه اینکه بذاریم مثل توپ برف بزرگ بشه.
مطالب این سایت واقعا نگاه عمیقی به این مسائل داره. وقتی این پست رو خوندم، حس کردم دارم داستان زندگی خودم رو می خونم. فکر کنم خیلی ها می تونند با این حرف ها ارتباط برقرار کنند و حتی شاید راه حل های بهتری هم سراغ داشته باشند که بد نیست در بخش نظرات با بقیه در میون بذارند.